yoked

تلفظ آنلاین

yoked adjective. [jǝʊkt]

yoke :
قسمتی از سیستم انحراف پرتو الکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری به کار می رود، قید، یوخ، یوغ (سکان)، دهانه، دوشاخه استقرار، (yolk) زرده تخم مرغ، (زیست شناسی) محتویات نطفه، اسارت، بندگی عبودیت، در زیر یوغ آوردن، جفت کردن، وصل کردن، مهندسی: هسته ترانسفورماتور، کامپیوتر: جفت یا گروهی از هدهای خواندن، نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و بر روی دو یا چند شیار نوار یا دیسک مغناطیسی حرکت می کنند، مهندسی: یوغ، عمران: پشت بند قالب در موقع بتن ریزی، معماری: طوق، نظامی: پایه استقرار، علوم دریایی: یوغ
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
yoked adjective. [jǝʊkt] L15.
[from YOKE noun1, verb: see -ED2, -ED1.]
1. Of draught animals: coupled by a yoke; attached by a yoke to a plough, vehicle, etc. L15.

2. a. Of pails, baskets, etc.: carried on a shoulder-yoke. M19.
b. Of a garment: fitted with a yoke. E20.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.