inordinacy

inordinacy noun. [ɪ'nɔ:dɪnǝsi]

زیاده روی، افراط، بی اعتدالی، زیادی، بی اندازگی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
inordinacy noun. [ɪ'nɔ:dɪnǝsi] E17.
[from INORDINATE: see -ACY.]
The quality or condition of being inordinate; immoderation.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.