مهندسی: پراکندگی، 
کامپیوتر: پراکندگی، 
زیست شناسی: پاشیدگی، 
شیمی: پراکندگی شار مغناطیسی، پراکندگی فوران مغناطیسی، 
مهندسی: پراکندگی، 
هواپیمایی: پراکندگی، تجزیه نور، پخش شدگی، متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات، اولیه، 
معماری: پراکندگی تیر، پراکندگی، منطقه پراکندگی، 
 توپخانه :، تفرقه گسترش یگان، 
نظامی: پراکندگی، 
روانشناسی: پراکندگی، 
 درامار، : اقتصاد: پراکندگی، انتشار، آوارگی، تجزیه نور، تفرق
پزشکی: پراکندگی، انتشار
 [TahlilGaran] Persian Dictionary ▲