dispersion

تلفظ آنلاین

dispersion /dɪˈspɜːʃən $ -ˈspɜːrʒən/ noun [uncountable]

پراکندگی شار مغناطیسی، تجزیه نور، پخش شدگی، متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات، پراکندگی تیر، پراکندگی (در آمار)، پراکندگی، انتشار، آوارگی، تجزیه نور، تفرق، مهندسی: پراکندگی فوران مغناطیسی، کامپیوتر: پراکندگی، معماری: اولیه، شیمی: پاشیدگی، روانشناسی: پراکندگی، زیست شناسی: پراکندگی، بازرگانی: پراکندگی، علوم هوایی: پراکندگی، نظامی: منطقه پراکندگی، تفرقه گسترش یگان
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: پراکندگی، کامپیوتر: پراکندگی، زیست شناسی: پاشیدگی، شیمی: پراکندگی شار مغناطیسی، پراکندگی فوران مغناطیسی، مهندسی: پراکندگی، هواپیمایی: پراکندگی، تجزیه نور، پخش شدگی، متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات، اولیه، معماری: پراکندگی تیر، پراکندگی، منطقه پراکندگی، توپخانه :، تفرقه گسترش یگان، نظامی: پراکندگی، روانشناسی: پراکندگی، درامار، : اقتصاد: پراکندگی، انتشار، آوارگی، تجزیه نور، تفرقپزشکی: پراکندگی، انتشار

[TahlilGaran] Persian Dictionary

dispersion /dɪˈspɜːʃən $ -ˈspɜːrʒən/ noun [uncountable]
dispersal

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.