دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی asymptomatic )

asymptomatic

تلفظ آنلاین

a‧symp‧to‧mat‧ic /æˌsɪmptəˈmætɪk, eɪ- $ eɪ-/ adjective

(پزشکی) بدون علامت، بدون نشانه مرض

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» asymptomatic
» asymptote
» asymptotic curve
» asynchronism
» asynchronous

English Dictionary

a‧symp‧to‧mat‧ic /æˌsɪmptəˈmætɪk, eɪ- $ eɪ-/ adjective medical
if someone or the illness that they have is asymptomatic, the illness has no physical signs

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲