asynchronous

تلفظ آنلاین

asynchronous /eɪˈsɪŋkrənəs/ adjective

ناهماهنگ، ناهمگام، غیرهمزمان، غیر معاصر، مختلف الزمان، مهندسی: اسنکرون، کامپیوتر: اسنکرون، مهندسی: ناهمزمان
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: غیرهمزمان، اسنکرون، کامپیوتر: ناهماهنگ، اسنکرون، مهندسی: ناهمزمان، مهندسی: ناهمگام، غیرهمزمان، غیر معاصر، مختلف الزمانغیرهمزمان، اسنکرون، کامپیوتر: ناهماهنگ، اسنکرون، مهندسی: ناهمزمان، مهندسی: ناهمگام، غیرهمزمان، غیر معاصر، مختلف الزمانکامپیوتر: ناهماهنگ

[TahlilGaran] Persian Dictionary

asynchronous /eɪˈsɪŋkrənəs/ adjective technical
asynchronous computer processes happen at different times or rates

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.