additive

تلفظ آنلاین

additive /ˈædətɪv, ˈædɪtɪv/ noun [countable usually plural]

ماده افزودنی، جمعی، جمع پذیر
(adj.) افزودنی، افزآینده
(n.) شیمی). ماده ای که برای افزایش خواص ماده دیگری به آن اضافه شود، افزایشی، مهندسی: افزایشی، پیوند کد مخابراتی، معماری: افزوده، شیمی: جمع پذیر، روانشناسی: جمع پذیر، زیست شناسی: افزودنی، علوم هوایی: افزودنی، نظامی: پیوند کد مخابراتی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
صنایع: جمعی، افزایشیمهندسی: ماده افزودنی، افزودنی، زیست شناسی: افزودنی، جمع پذیر، شیمی: جمعی، جمع پذیر، افزایشی، مهندسی: افزودنی، هواپیمایی: افزایشی، افزودنی، افزآینده، افزوده، معماری: پیوند کد مخابراتی، مخابرات، : علوم نظامی: جمع پذیر، روانشناسی :) adj. (: افزودنی، افزآینده، (:) n. (شیمی).ماده ای که برای افزایش خواص ماده ی دیگری به آن اضافه شود، افزایشی

[TahlilGaran] Persian Dictionary

additive
[adjective]
Synonyms: cumulative, accumulative, additory, chain, summative
Related Words: component, constituent, elemental

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

additive /ˈædətɪv, ˈædɪtɪv/ noun [countable usually plural]
[Word Family: noun: addition, additive; adjective: additonal, added; verb: add; adverb: additionally]
a substance that is added to food to improve its taste, appearance etc:
permitted food additives
Our products are free from artificial additives.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.