دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی whalebone )

whalebone

تلفظ آنلاین

whale‧bone /ˈweɪlbəʊn $ -boʊn/ noun [uncountable]

والانه، استخوان آرواره نهنگ، عاج تمساح

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» whalebone
» whaler
» whales
» whaling
» wham

English Dictionary

whale‧bone /ˈweɪlbəʊn $ -boʊn/ noun [uncountable]
a hard substance taken from the upper jaw of whales, used in the past for making women’s clothes stiff

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲