دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی uprightly )

uprightly

uprightly adverb. ['ʌprʌɪtli]

بدرستی، عادلانه

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» uprightly
» uprightness
» uprisal
» uprise
» upriser

English Dictionary

uprightly adverb. ['ʌprʌɪtli] M16.
[from UPRIGHT adjective + -LY².]
1. Honourably, honestly. M16.
b. Candidly, straightforwardly. M16-M17.

2. In an upright position; vertically, perpendicularly. E17.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲