unfrozen

unfrozen adjective. [ʌn'frǝʊz(ǝ)n]

Irregular Forms: ⇒ {unfreeze}

unfreeze :
یخ زدایی کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
unfrozen adjective. [ʌn'frǝʊz(ǝ)n] L16.
[from UN-1 + FROZEN adjective.]
Not frozen.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.