دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی unbent )

unbent

تلفظ آنلاین

unbent adjective. [ʌn'bɛnt]

Irregular Forms: ⇒ {unbend}

unbend :

باز کردن، رها کردن، شل کردن، راست کردن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» unbent
» unbiased
» unbiased estimate
» unbiased estimators
» unbidden

English Dictionary

unbent adjective. [ʌn'bɛnt] ME.
[from UN-¹ + BENT adjective.]
1. Not submissive or subservient. ME.

2. Not curved or bowed. L16.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲