دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی training wheel )

training wheel

ˈtraining wheel noun [C, usually plural]

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» training wheel
» trains area
» trains run
» trainsick
» trainspotting

English Dictionary

ˈtraining wheel noun [C, usually plural] American English
a small wheel that is fastened to the back of a young child’s bicycle to make it more steady Synonym : stabilizer British English

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲