torque ●○○○○

تلفظ آنلاین

GRE

torque /tɔːk $ tɔːrk/ noun [uncountable]

گشتاور نیرو، نیروی پیچشی، نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین، نیروی گشتاوری، چنبره، طوق، طوقه، مهندسی: گشتاور پیچشی، مهندسی: گشتاور پیچشی، معماری: لنگر پیچشی، شیمی: گشتاور چرخشی، نجوم: گشتاور، ورزش: گشتاور نیرو، علوم هوایی: کارایی یک نیرو برای به گردش درآوردن جسم
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: گشتاور نیرو، گشتاور چرخشی، شیمی: گشتاور نیرو، تربیت بدنی: گشتاور، نجوم: گشتاور پیچشی، مهندسی: کارایی یک نیرو برای به گردش درآوردن جسم، هواپیمایی: لنگر پیچشی، معماری: گشتاور پیچشی، مهندسی: گشتاور، نیروی پیچشی، گشتاوری، نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین، نیروی گشتاوری، چنبره، طوق، طوقه

[TahlilGaran] Persian Dictionary

torque /tɔːk $ tɔːrk/ noun [uncountable]
[Date: 1800-1900; Language: Latin; Origin: torquere 'to twist']
technical the force or power that makes something turn around a central point, especially in an engine

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.