مهندسی: گشتاور نیرو، گشتاور چرخشی،
شیمی: گشتاور نیرو،
تربیت بدنی: گشتاور،
نجوم: گشتاور پیچشی،
مهندسی: کارایی یک نیرو برای به گردش درآوردن جسم،
هواپیمایی: لنگر پیچشی،
معماری: گشتاور پیچشی،
مهندسی: گشتاور، نیروی پیچشی، گشتاوری، نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین، نیروی گشتاوری، چنبره، طوق، طوقه
[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲
torque /tɔːk $ tɔːrk/
noun [uncountable][
Date: 1800-1900;
Language: Latin;
Origin: torquere 'to twist']
technical the force or power that makes something turn around a central point, especially in an engine
[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲