thrown

تلفظ آنلاین

/θrəun/

Irregular Forms: ⇒ {throw}

throw :
پرت کردن
پرتاب، انداختن، افکندن، ویران کردن، مهندسی: تابیدن، ورزش: پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس، فنون پرتابی، پرتاب چکش، پاس، باخت عمدی، پرتاب وزنه، علوم هوایی: لنگ
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
thrown verb
  1. past participle of throw

    Want to learn more?

    Find out which words work together and produce more natural sounding English with the Collocations: app.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.