دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی tenty )

tenty

tenty adjective. ['tɛnti] Long obsolete exc. Scot.

(=tentie) متوجه، مراقب، مواظب، دقیق، بدقت

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» tenty
» tenuis
» tenuity
» tenuous
» tenuously

English Dictionary

tenty adjective. ['tɛnti] Long obsolete exc. Scot. LME.
[formed as TENTIVE. Cf. HASTY, TARDY adjective.]
Attentive, watchful; cautious, prudent.

■ tentily adverb (rare) LME.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲