standardization

/stændədı'zeıʃən/

استاندارد سازی، یکنواخت سازی، استاندارد کردن، میزان کردن، معیاریابی، یکنواخت کردن، متعارف سازی، همگونی، طبقه بندی، معیار گیری، روانشناسی: بهنجار کردن، بازرگانی: مطابق معیار خاص درآوردن، استاندارد کردن، نظامی: هم مدل کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
See main entry: standardize

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.