stabilization

/'steıbələ'zeıʃən/

ثبات دادن، متعادل کردن، تعادل، پایاسازی، پابرجاسازی، تثبیت، استواری، ایجاد موازنه، تحکیم، مهندسی: تثبیت، معماری: استوار سازی، حقوقی: تثبیت، روانشناسی: استوارسازی، بازرگانی: ثبات، علوم هوایی: تثبیت، نظامی: برقرار کردن تعادل یا ثبات گلوله در مسیر
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
See main entry: stabilize

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.