searing

تلفظ آنلاین

searing /ˈsɪərɪŋ $ ˈsɪr-/ adjective

sear :
چخماق، پایه آتش، علامت داغ، خشکیده، از کار افتاده، خسته، خشکاندن، سوزاندن، داغ کردن پژمرده کردن یا شدن، ورزش: گیر در ماشه تفنگ، نظامی: چکاننده در تیربار
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
searing /ˈsɪərɪŋ $ ˈsɪr-/ adjective

1. extremely hot:
the searing heat of the desert

2. searing pain is severe and feels like a burn

3. searing words or attitudes criticize someone or something very strongly:
Adorno’s searing analysis of mass culture
Emily felt a searing anger against her father.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.