دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی scuttled )

scuttled

تلفظ آنلاین

scuttled ppl adjective. ['skʌt(ǝ)ld]

حبله، غرق کردن اضطراری ناو، سطل ذغال، جا ذغالی، کج بیل، گام تند، گریز، عقب نشینی، روزنه، دریچه، سوراخ کردن، بسرعت دویدن، در رفتن، نظامی: هبله، علوم دریایی: syn : port hole

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» scuttled
» scutum
» scuzzy
» scylla
» scylla and charybdis

English Dictionary

scuttled ppl adjective. ['skʌt(ǝ)ld] M18.
[from SCUTTLE verb² + -ED¹.]
Nautical. Having a hole cut in it.
scuttled butt = SCUTTLEBUTT.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲