sampling

تلفظ آنلاین

sampling verbal noun. ['sɑ:mplɪŋ]

نمونه برداری، نمونه گیری، نمونه گیری، نمونه برداری، مزه کردن، مهندسی: نمونه گیری، کامپیوتر: نمونه برداری، عمران: نمونه برداری، معماری: برداشت نمونه، زیست شناسی: نمونه برداری، بازرگانی: نمونه گیری، نظامی: نمونه
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
صنایع: نمونه گیری، نمونه برداریمهندسی: نمونه برداری، کامپیوتر: نمونه گیری، نمونه برداری، زیست شناسی: نمونه گیری، مهندسی: نمونه برداری، نمونه گیری، برداشت نمونه، معماری: نمونه برداری، نمونه، نظامی: نمونه برداری، عمران: نمونه گیری، اقتصاد: نمونه گیری، نمونه برداری، مزه کردن

[TahlilGaran] Persian Dictionary

sampling
[noun]
Synonyms: instance, case, case history, example, illustration, representative, sample, specimen

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

sampling noun
  1. the process of taking a sample
    • ● statistical sampling
  2. (specialist) the process of copying and recording parts of a piece of music in an electronic form so that they can be used in a different piece of musicTopics

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.