دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی rudder )

rudder

تلفظ آنلاین

rud‧der /ˈrʌdə $ -ər/ noun [countable]

تیغه سکان، سکان عقب هواپیما، (نظامی). سکان، سکان هواپیما، وسیله هدایت یا خط سیر، علوم هوایی: مکان عمودی متحرک، نظامی: باله عقب هواپیما

rudder 1 :

علوم دریایی: سکان

rudder 2 :

علوم دریایی: تیغه سکان

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» rudder
» rudder bar
» rudder indicator
» rudderless
» rudderpost

English Dictionary

rud‧der /ˈrʌdə $ -ər/ noun [countable]
[Language: Old English; Origin: rother]
a flat part at the back of a ship or aircraft that can be turned in order to control the direction in which it moves

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲