routing

/'rautıŋ/

راهیابی، مسیریابی کردن، تعیین مسیر عبور عزیمت، عزیمت کردن، مسیرگزینی، مسیریابی، کامپیوتر: مسیریابی، بازرگانی: ارسال، نظامی: راه افتادن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
صنایع: مسیر تولید یک آیتم خاممهندسی: راهیابی، مسیرگزینی، مسیریابی، کامپیوتر: ارسال، تجارت خارجی: مسیریابی کردن، تعیین مسیر عبور عزیمت، عزیمت کردن، راه افتادن، نظامی: مسیرگزینی، مسیریابیکامپیوتر: مسیریابی

[TahlilGaran] Persian Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.