revolutional

revolution :
انقلاب
حرکت انتقالی، یک دوره کامل، سرعت دورانی، واگشت، شورش، آشوب، دوران کامل، حرکت انقلابی، چرخش، مهندسی: دوران شورش، عمران: حرکت انتقالی، حقوقی: شورش، روانشناسی: انقلاب، نجوم: حرکت انتقالی، بازرگانی: انقلاب، ورزش: گردش، علوم هوایی: دور، گردش، حرکت انتقالی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
revolutional
[adjective]
Synonyms: extreme, extremist, fanatic, rabid, radical, revolutionary, revolutionist, ultra, ultraist

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.