retardation

تلفظ آنلاین

retardation noun. [ri::'deɪʃ(ǝ)n]

پس افتادگی، کندی، دیرکرد، عقب ماندگی، تاخیر، کم هوشی، عدم رشد فکری، شتاب منفی، مهندسی: دیرکرد، حقوقی: تعویق، روانشناسی: کندی
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
retardation noun
  1. the fact of making the development or progress of something slower Synonym : delay (2)
    • ● Many factors can lead to growth retardation in unborn babies.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.