دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی resupine )

resupine

تلفظ آنلاین

resupine adjective. [ri:su:'pʌɪn, -sju:-]

تاقباز، برپشت، بی حس، بی عاطفه، بی حال، سست، بعقب برگشته

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» resupine
» resupply
» resurface
» resurfacing
» resurge

English Dictionary

resupine adjective. [ri:su:'pʌɪn, -sju:-] E17.
[Latin resupinus, formed as RE- + SUPINE adjective.]
1. Listless, apathetic. rare. E-M17.

2. Lying on the back; inclined backwards. M17.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲