reflecter

reflecter noun. [rɪ'flɛktǝ] Now rare or obsolete.

reflect :
منعکس کردن
باز تابیدن، منعکس شدن، بازتاب دادن، بازتاب یافتن، بازتابیدن، تامل کردن، منعکس کردن، برگرداندن، فکر کردن، منتج شدن، مهندسی: برگرداندن، شیمی: بازتاباندن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
reflecter noun. [rɪ'flɛktǝ] Now rare or obsolete. L17.
[formed as REFLECTANCE + -ER1.]
= REFLECTOR (esp. senses 1, 2).

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.