دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی railing )

railing

تلفظ آنلاین

rail‧ing /ˈreɪlɪŋ/ noun [countable]

نرده کشیدن، خاکبرداری با ریل، امواج ضربانی که باعث کور کردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار می شود، نرده، ریل، سرزنش، مهندسی: نرده، معماری: جانپناه، نظامی: تولید خطوط موازی روی صفحه رادار

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» railing
» railing post
» railings
» raillery
» railly

Synonyms & Related Words

railing
[noun]
Synonyms: fence, balustrade, barrier, paling, rails

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲

English Dictionary

rail‧ing /ˈreɪlɪŋ/ noun [countable]

1. (also railings [plural]) a metal fence that is made of a series of upright bars:

a small park surrounded by railings

2. one of the bars in some railings

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲