دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی prototypal )

prototypal

تلفظ آنلاین

(prototypic) وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» prototypal
» prototype
» prototype tests
» prototypic
» prototypical

Synonyms & Related Words

prototypal
[adjective]
Synonyms: typical, classic, classical, exemplary, ideal, model, paradigmatic, prototypical, quintessential, representative

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲