
pooped



pooped /puːpt/ (also ˌpooped ˈout) adjective [not before noun]
poop :پی پی، مدفوع، باد و گاز معده را خالی کردن، گوزیدن، از عقب رخنه کردن، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی، صدای بوق ایجاد کردن، قورت دادن، تفنگ درکردن، باعقب کشتی تصادم کردن، فریفتن، آدم احمق، از نفس افتادن، خسته و مانده شدن، تمام شدن، نظامی: آدم بی معنی و احمق، علوم دریایی:، after castle