pooped

تلفظ آنلاین

pooped /puːpt/ (also ˌpooped ˈout) adjective [not before noun]

poop :
پی پی، مدفوع، باد و گاز معده را خالی کردن، گوزیدن، از عقب رخنه کردن، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی، صدای بوق ایجاد کردن، قورت دادن، تفنگ درکردن، باعقب کشتی تصادم کردن، فریفتن، آدم احمق، از نفس افتادن، خسته و مانده شدن، تمام شدن، نظامی: آدم بی معنی و احمق، علوم دریایی:، after castle
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
pooped /puːpt/ (also ˌpooped ˈout) adjective [not before noun]
American English informal very tired Synonym : exhausted:
I was really pooped by the end of the day.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.