pontification

pontification noun. [,pɒntɪfɪ'keɪʃ(ǝ)n]

pontificate :
دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یا کهانت، امامت، اسقفی کردن، فضل فروشی کردن
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
pontification noun. [,pɒntɪfɪ'keɪʃ(ǝ)n] E16.
[formed as PONTIFICATE verb: see -ATION.]
1. A pontiff's period of office. E16-E17.

2. (An instance of) pontificating or dogmatic utterance. E20.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.