origination

/ə'rıdʒə'neıʃən/

احداث، ایجاد، ابتکار، اصل
احداث، پدیداوری، ایجاد، ابداع، ابتکار، سرچشمه گیری، اصل، آغاز
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
origination noun
  1. the beginning or creation of something
    • ● Content providers can control the path their content takes from the point of origination to the end user.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.