orbiter

تلفظ آنلاین

orbiter /ˈɔːbɪtə $ ˈɔːrbətər/ noun [countable]

orbit :
مدار، فلک، حدود فعالیت، قلمرو، بدور مداری گشتن، دایره وار حرکت کردن، مدار، مسیر دوران، دور زدن، مهندسی: راه، شیمی: مدار، نجوم: مدار، علوم هوایی: مدار، نظامی: چرخیدن به دور یک مدار
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
orbiter /ˈɔːbɪtə $ ˈɔːrbətər/ noun [countable] technical
a spacecraft that is sent into space to travel around the moon or a planet without ever landing on it. It carries equipment but not people and is designed to gather information:
a lunar orbiter

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.