دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی obduration )

obduration

obduration noun. [ɒbdjʊ'reɪʃ(ǝ)n]

سخت دل، بی عاطفه، سرسخت، لجوج، سنگدل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» obduration
» obe
» obedience
» obedient
» obedient to the law

English Dictionary

obduration noun. [ɒbdjʊ'reɪʃ(ǝ)n] LME.
[Latin obduratio(n-), from obdurat-: see OBDURATE verb, -ATION.]
1. The action or fact of making or becoming obdurate. LME.

2. Physical hardening. rare. M17.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲