دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی nutmeg )

nutmeg

تلفظ آنلاین

جوز هندی، درخت جوز

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» nutmeg
» nutraceuticals
» nutrasweet
» nutria
» nutrient

English Dictionary

nut‧meg /ˈnʌtmeɡ/ noun
[Date: 1200-1300; Language: Old Provençal; Origin: noz muscada 'musky nut']
[uncountable] a brown powder made from the seed of a tropical tree, which is used as a spice

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲