neutralization

/'nu:trələ'zeıʃən/

خنثی کردن آتش، خنثی کردن، خنثی سازی، بیطرف کردن، مهندسی: خنثی کردن، حقوقی: بیطرف کردن، شیمی: خنثی شدن، روانشناسی: بی اثر سازی، نظامی: بی اثر کردن خنثی کننده
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
مهندسی: خنثی کردن، خنثی شدن، شیمی: بیطرف کردن، حقوق: خنثی کردن آتش، خنثی کردن، بی اثر کردن خنثی کننده، نظامی: خنثی سازی، بی اثر سازی، روانشناسی: خنثی کردن، مهندسی: خنثی سازی، بیطرف کردن

[TahlilGaran] Persian Dictionary

See main entry: neutralize

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.