looming

looming noun. ['lu:mɪŋ]

loom :
پدیدار شدن
هاله روشنایی، ازخلال ابر یا مه پدیدارشدن، از دور نمودار شدن، بزرگ جلوه کردن، رفعت، بلندی، جلوه گری از دور، پدیدار از خلال ابرها، کارگاه بافندگی، دستگاه بافندگی، نساجی، جولایی، ورزش: قسمت میانی پارو، نظامی: هاله فار دریایی، علوم دریایی: دسته پارو
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
looming noun. ['lu:mɪŋ] E17.
[from LOOM verb2 + -ING1.]
The action or an act of looming or coming indistinctly into view; a mirage over water or ice (cf. LOOM noun4).

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.