joggle

تلفظ آنلاین

joggle /ˈdʒɒɡəl $ ˈdʒɑː-/ verb [intransitive and transitive]

بریدگی آجر و امثال آن برای جلوگیری از لغزش، تیزی یا شکاف آجر و چوب و غیره، بند زدن، میخ زدن، به هم جفت کردن دو چیز، تکان تکان خوردن، متصل کردن، مهندسی: فاق و زبانه ساختن، علوم هوایی: برجستگی قائم کوچکی در امتداد لبه ورقه ها یا باریکه های فلزی بمنظور روی هم آمدن لبه اجزاء مجاور
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
joggle
[verb]
Synonyms: shake, jiggle

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

joggle /ˈdʒɒɡəl $ ˈdʒɑː-/ verb [intransitive and transitive]
[Date: 1700-1800; Origin: jog1]
informal to shake or move up and down slightly, or to make something move in this way

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.