دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی irreflexive )

irreflexive

تلفظ آنلاین

irreflexive adjective. [ɪrɪ'flɛksɪv]

بی فکر، بی خیال، بدون بازتاب، بدون واکنش

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» irreflexive
» irrefragable
» irrefragably
» irrefrangible
» irrefutability

Advanced Persian Dictionary

کامپیوتر: غیر انعکاسی

[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲

English Dictionary

irreflexive adjective. [ɪrɪ'flɛksɪv] L19.
[from IR-² + REFLEXIVE.]
Not reflexive. Chiefly Math. & Logic, (of a relation) which never holds between a term and itself. Cf. REFLEXIVE adjective 6.

■ irreflexiveness noun M20.

■ irreflex'ivity noun M20.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲