insolvency

تلفظ آنلاین

/ın'sɔlvənsı/

توقف، وقفه در پرداخت دیون، ورشکستگی، (insolvence) درماندگی، اعسار، عجز از پرداخت دیون، حقوقی: اعسار و افلاس، بازرگانی: عجز در پرداخت دیون، عدم توانایی در پرداخت بدهی، ناتوانی در پرداخت دین
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
insolvency
[noun]
Synonyms: bankruptcy, failure, liquidation, ruin

[TahlilGaran] English Synonym Dictionary

See main entry: insolvent

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.