
impedance



im‧ped‧ance /ɪmˈpiːdəns/ noun [singular, uncountable]
امپدانس، مقاومت ظاهری الکتریسیته، مقاومت صوری برق در برابر جریان متناوب، مقاومت ظاهری، مهندسی: مقاومت جریان متناوب امپدانس، کامپیوتر: مقاومت ظاهری، مهندسی: ناگذرایی، معماری: مقاومت ظاهری، شیمی: پاگیرایی، علوم هوایی: مقاومت ظاهری، نظامی: مقاومت سیم امپدانس
مهندسی: مقاومت ظاهری،
کامپیوتر: پاگیرایی،
شیمی: مقاومت ظاهری، مقاومت جریان متناوب امپدانس،
مهندسی: امپدانس، مقاومت ظاهری،
هواپیمایی: مقاومت ظاهری،
معماری: مقاومت ظاهری الکتریسیته، مقاومت سیم امپدانس،
نظامی: ناگذرایی،
مهندسی: مقاومت صوری برق در برابر جریان متناوب، مقاومت ظاهریمقاومت ظاهری،
کامپیوتر: پاگیرایی،
شیمی: مقاومت ظاهری، مقاومت جریان متناوب امپدانس،
مهندسی: امپدانس، مقاومت ظاهری،
هواپیمایی: مقاومت ظاهری،
معماری: مقاومت ظاهری الکتریسیته، مقاومت سیم امپدانس،
نظامی: ناگذرایی،
مهندسی: مقاومت صوری برق در برابر جریان متناوب، مقاومت ظاهری
[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲
impedance[noun]Synonyms: encumbrance, clog, cumbrance, hindrance, impediment
[TahlilGaran] English Synonym Dictionary ▲