دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی hypostatical )

hypostatical

hypostatical adjective. [hʌɪpǝ(ʊ)'statɪk(ǝ)l]

اساسی، اصلی، فرضی، (پزشکی) ناشی از ته نشینی (خون)، اقنومی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» hypostatical
» hypostatize
» hyposthenic
» hypostyle
» hypotaxis

English Dictionary

hypostatical adjective. [hʌɪpǝ(ʊ)'statɪk(ǝ)l] M16.
[formed as HYPOSTATIC + -AL¹.]
1. Theology. = HYPOSTATIC 1. M16.

2. Of a principle of matter: elemental. M17-E18.

■ hypostatically adverb in a hypostatic manner; in actual substance or personality: L16.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲