histogram

تلفظ آنلاین

histogram /ˈhɪstəɡræm/ noun [countable]

سابقه نما، نمودار ستونی، هیستوگرام (در آمار)، نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم، کامپیوتر: پیشینه نما، عمران: نمودار مستطیلی شکل، روانشناسی: نمودار ستونی، بازرگانی: هیستوگرام
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
صنایع: هیستوگرام، بافت نما
نموداری میله ای است که بر اساس فراوانی داده ها در دسته هایی رسم می شود و به کمک آن می توان داده ها را تشریح کرد.مهندسی: سابقه نما، هیستوگرام، پیشینه نما، کامپیوتر: نمودار مستطیلی شکل، عمران: نمودار ستونی، روانشناسی: نمودار ستونی، هیستوگرام، درامار، : اقتصاد: نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از همکامپیوتر: نمودار مقایسه فراوانی- هیستو گرامکامپیوتر: پیشینه نما

[TahlilGaran] Persian Dictionary

histogram /ˈhɪstəɡræm/ noun [countable] technical
a bar chart

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.