دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی hamster )

hamster

تلفظ آنلاین

ham‧ster /ˈhæmstə $ -ər/ noun [countable]

(جانور شناسی). موش بزرگ(Cricetus)

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» hamster
» hamstring
» hamstring pull
» hamstrung
» hamulus

Advanced Persian Dictionary

زیست شناسی: هامستر، پستاندار بسیار کوچکی به اندازه یک موش و ا زکروه جوندگان

[TahlilGaran] Persian Dictionary ▲

English Dictionary

ham‧ster /ˈhæmstə $ -ər/ noun [countable]
[Date: 1600-1700; Language: German; Origin: Old High German hamustro]
a small animal that looks like a mouse with no tail

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲