دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی gruel )

gruel

تلفظ آنلاین

gru‧el /ˈɡruːəl/ noun [uncountable]

تنبیه شدن، آماج، فرنی، حریره، تنبیه، فرسوده کردن، عاجز کردن، ناتوان کردن، حقوقی: کشته شدن

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» gruel
» grueling
» gruelling
» gruesome
» gruesomely

English Dictionary

gru‧el /ˈɡruːəl/ noun [uncountable]
[Date: 1300-1400; Language: Old French]
a food made of oats cooked in water or milk, which poor people ate in the past

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲