grade :نمره، درجه، رتبه
دسته بندی کردن، طبقه بندی کردن، کلاسه کردن، کلاس کیفیت، زبری، نوع، درجه بندی کردن، رتبه بندی کردن، پایه، درجه بندی، مرحله، درجه شدت (مرض وتب)، انحراف ازسطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی سنگ معدنی، درجه مواد معدنی، جورکردن، باهم آمیختن، اصلاح نژادکردن، هموارکردن، شیب منظم دادن، تسطیح کردن، نمره دادن، مهندسی: نوع، کامپیوتر: درجه بندی، معماری: درجه، حقوقی: در پایه ای قرار گرفتن، روانشناسی: نمره دادن، بازرگانی: نمره دادن، علوم هوایی: درجه، نظامی: شیب