دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی governable )

governable

governable adjective. ['gʌv(ǝ)nǝb(ǝ)l]

قابل حکومت، فرمانبردار، قابل اداره

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» governable
» governance
» governess
» governing
» governing body

English Dictionary

governable adjective. ['gʌv(ǝ)nǝb(ǝ)l] M17.
[from GOVERN + -ABLE.]
Able to be governed, amenable to being governed.

■ governa'bility noun L19.

■ governableness noun L18.

■ governably adverb M19.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲