دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی fungus )

fungus

تلفظ آنلاین

fun‧gus /ˈfʌŋɡəs/ noun (plural fungi /-dʒaɪ, -ɡaɪ/ or funguses)

Irregular Forms: (pl) fungi

فونجی، (گیاه شناسی). گیاه قارچی، قارچ، سماروغ، زیست شناسی: قارچ، نظامی: بیماری قارچی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» fungus
» fungus the bogeyman
» funicle
» funicular
» funicular polygon

English Dictionary

fun‧gus /ˈfʌŋɡəs/ noun (plural fungi /-dʒaɪ, -ɡaɪ/ or funguses)
[Date: 1500-1600; Language: Latin]
[uncountable and countable] a simple type of plant that has no leaves or flowers and that grows on plants or other surfaces. mushrooms and mould are both fungi.

[TahlilGaran] Dictionary of Contemporary English ▲