دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی fortuned )

fortuned

fortuned adjective. ['fɔ:tʃ(ǝ)nd] Now rare.

fortune :

شانس و اقبال؛ پول کلان

اقبال، طالع، خوش بختی، شانس، مال، دارایی، ثروت، اتفاق افتادن، مقدرکردن، حقوقی: ثروت، بازرگانی: دارایی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» fortuned
» fortuneless
» fortuneteller
» forty
» forty five

English Dictionary

fortuned adjective. ['fɔ:tʃ(ǝ)nd] Now rare. LME.
[from FORTUNE noun, verb: see -ED², -ED¹.]
1. Having or characterized by a (specified) fortune. Formerly also, fortunate. LME.

2. Possessed of a fortune or portion, wealthy. M17.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲