forming

forming verbal noun. ['fɔ:mɪŋ]

شکل دادن، مهندسی: شکل گیری، علوم هوایی: فرم کاری
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
forming verbal noun. ['fɔ:mɪŋ] LME.
[from FORM verb1 + -ING1.]
1. The action of FORM verb1; the fact or process of being formed. LME.

2. Electricity. = FORMATION 1b. Cf. FORM verb1 1f. E20.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.