دیکشنری آنلاین تحلیلگران ( معنی فارسی flagrancy )

flagrancy

تلفظ آنلاین

flagrancy noun. ['fleɪgr(ǝ)nsi]

(flagrance) آشکاری، رسوایی، وقاحت، شناعت، زشتی

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر

به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.

See more results:

» flagrancy
» flagrant
» flagrante delicto
» flagrantly
» flagship

English Dictionary

flagrancy noun. ['fleɪgr(ǝ)nsi] L16.
[Latin flagrantia, from flagrant-: see FLAGRANT, -ANCY.]
1. Glaring shamefulness; outrageousness, scandalousness, notoriety. L16.

2. lit. Blazing or glowing condition. rare. E17.

[TahlilGaran] English Dictionary ▲