feasance

تلفظ آنلاین

انجام کار، انجام وظیفه کردن، نظامی: اجرا
ارسال ایمیل

▼ ادامه توضیحات دیکشنری؛ پس از بنر تبلیغاتی ▼

نسخه ویندوز دیکشنری تحلیلگران (آفلاین)بیش از 350,000 لغت و اصطلاح زبان انگلیسی براساس واژه های رایج و کاربردی لغت نامه های معتبر به صفحه تحلیلگران در Instagram بپیوندیددر صفحه اینستاگرام آموزشگاه مجازی تحلیلگران، هر روز یک نکته جدید خواهید آموخت.
feasance noun.M16-M18.
[Anglo-Norman fesa(u)nce, Old & mod. French faisance, from fais- pres. stem of faire do: see -ANCE.]
The execution of a condition, obligation, feudal service, etc.

[TahlilGaran] English Dictionary


TahlilGaran Online Dictionary ver 19.0
All rights reserved, Copyright © Alireza Motamed 2001-2025.